بهگونهای که علیرغم این که ارکان نظام رای مردم تهران به همراه شهرهای دیگر را «لبیک به دعوت نظام اسلامی» خواندهاند، اما برخی از این چهرهها این کلانشهر سیاسی را «پایگاه ضدیت با ولایتفقیه» دانستهاند و از این منظر رای مردم تهران به دو لیست اصولگرایان در انتخابات دو مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی را تخطئه کردهاند. اگرچه رای بیسابقه مردم تهران به دو لیست اصلاحطلبان ازنظر جامعهشناسی و سیاسی، توجه ناظران و تحلیل گران بیطرف را به خود جلب کرده، اما به نظر میرسد که اصولگرایانی که با بیمهری مردم این شهر مواجه شدهاند، از منظری دیگر به این موضوع نگاه میکنند.
رای تهرانیها سیاسی نبود، تشفی خاطر بود
اولین واکنش به رای مردم تهران را وحید یامینپور یکی از فعالان رسانهای جناح اصولگرا ابراز کرد. وی در سایت رجانیوز با اشاره به رای منفی مردم تهران به اصولگرایان نوشت: «بهخصوص جوانان رای اولی و زنان بهعنوان پیشقراولان تحول در ادراک هویتی و فرهنگی، ترجیح میدهند همواره اصلاحطلب باشند تا اصولگرا. اصلاحطلبی برای آنها نه یک گرایش سیاسی که مجموعهای از نشانهها و معانی فرهنگ نوگرایانه و مدرن است. شرکت در انتخابات برای این گروه از مردم نه یک کنش سیاسی که یک «فضا-رسانه» است؛ یک حرکت نمادین برای ادای پارهای از دلبستگی ها و علاقهمندیهایشان وگرنه عموم کسانی که به لیست مشهور به امید رای دادهاند نه منتخبان خود را میشناسند و نه حتی تفاوت آنها را با رقبا میتوانند بیان کنند ولی این انتخاب برای آنها ابراز یک تمایز در سلیقهها و خواستها و نوعی تشفی خاطر بهحساب میآید.»
تهران در مقابل قم
وی ادامه داد: «برخی ممکن است برای این رخداد زمینه و اسناد امنیتی پیدا کنند؛ مثلا به نقش شبکههای اجتماعی، تلگرام یا ماهوارهها بپردازند. ولی این مسئله اصل ماجرا را تغییر نمیدهد. برفرض اینکه پیامهای ساختهوپرداخته شدهای از خارج از کشور به داخل ارسال شده باشد، چرا گوش این جماعت شنوای این حرف هست ولی شنوای انبوهی از پیامهای رسمی درون نظام که از رسانهها منتشر میشود، نیست؟!
من نتایج انتخابات در تهران را از جنس واکنش جوانان به فوت مرحوم پاشایی درک میکنم. آنها نیاز داشتهاند بهواسطه یک رای متفاوت، تفاوتهای خود را ابراز کنند و از اینکه «دیگری» منسجم بهحساب میآیند، لذت ببرند. در عصری که هویتها زایل میشود، این پشتگرمی ناشی از باهم بودن و درعینحال متفاوت بودن، ایجاد هویت میکند. هرچند که این هویت هیجانی، زودگذر و قابل جهتدهی است؛ بنابراین هشدار اصلی این است که اصولگرایان از یک رقیب سیاسی شکست نخوردهاند بلکه این کنش سیاسی تجلی یک سبک زندگی است. تفاوت معنادار رفتار سیاسی مردم قم با مردم تهران در این انتخابات به فهم این اتفاق کمک میکند.» سایت رجا نیوز در مقاله دیگری به قلم یکی از نویسندگانش، رای مردم تهران را «مهندسی انتخابات با مداخله انگلیس» میخواند: «اینگونه بود که ماجرای مهندسی انتخابات خبرگان با مشترکین لیستها و نیز مداخله انگلیس در انتخابات رقم خورد.
مجادله، مجادلهای سیاسی شد و اصولگرایان نیز خواسته یا ناخواسته در همین زمینبازی قرار گرفتند. شرایط بهگونهای بود که حتی حضور چندین چهره اقتصادی در فهرست اصولگرایان نیز نتوانست صحنه رقابت را به پاشنه معضلات واقعی مردم منتقل کند.» این سایت رای مردم تهران را از جنس روشنفکران دانست و درمقابل رای مستضعفان. در این تحلیل آمده است: «اتفاقی که طبیعتاً میافتاد این بود که جمعی از مستضعفینِ دردکشیده انگیزهای برای حضور در انتخابات 94 پیدا نکنند و در مقابل کسانی که دردشان دردِ روشنفکری است، برای حضور در صحنه احساس تکلیف نمایند. فرجام این منازعه روشن بود. این فرجام همان چیزی است که امروز در تهران و دقیقاً برخلاف نتایج کشور رقم خورده است؛ چه آنکه تهران اجتماع بیشتری از روشنفکران را همراهی میکند.»
شجونی: تهران پایگاه ضدیت با انقلاب و ولایتفقیه است
شیخ جعفر شجونی از اصولگرایانی است که بدون هیچ پردهپوشی و ملاحظات سیاستمدارانه حرف خود را میزند، او روز گذشته برخلاف برخی از تحلیل گران جناح اصولگرا که حرف خود را در قالب تحلیل و تفسیر بیان کردهاند، صراحتا رای عظیم مردم تهران را - برخلاف بزرگان که رای بهنظام میدانستند – در جهت ضدیت با انقلاب و ولایتفقیه دانست.
این عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز که با «رویداد ۲۴» گفتوگو میکرد، درباره نتیجه انتخابات اخیر مجالس خبرگان رهبری و شورای اسلامی و در واکنش به اینکه تمامی کرسیهای تهران در بهارستان به لیست امید تعلق گرفت و حتی سرلیست ائتلاف بزرگ اصولگرایان از رسیدن به بهارستان ناکام ماند، گفت: «بنده از این اتفاق مطلع هستم و البته دلیل چنین اتفاقی نیز مشخص است. تهران پایگاه اصلی ضدیت با انقلاب و ولایتفقیه است و رای آوری این افراد نیز نشاندهنده همین مسئله است.»
تهرانی غربزده در برابر شهرستانی دردمند
دو روز پیش رضا نصری در سایت پارسینه از ایجاد یک تصویر عجیب از شهر تهران در معادلات سیاسی با عنوان «تهران کشی» یادکرد و نوشت: بعد از هر انتخابات، عدهای تلاش میکنند تصویر «تهرانیِ غربزده، قرتی، مرفه و بیدرد» را در مقابل تصویر «شهرستانی اصیل، دلسوز، دردمند و انقلابی» قرار دهند تا از اهمیت و اصالتِ موضعگیری سیاسی تهران بکاهند. اینیکی از بدترین اشکال تفرقهافکنی و فرار از واقعیتهاست.
این حقوقدان ادامه داد: «علیرغم تمام تبلیغات منفی و تهران ستیزیها، در دفاع از وطن و منافع ملی، تهران امتحان تاریخی خود را نیز بسیار خوب پس داده است. تهران در میزان مشارکت در جنگ با عراق اولین مقام کشور را دارد و بهتنهایی خاستگاه ۴۰ هزار شهید گرانقدر است. هنگام بلایای طبیعی و حوادث دلخراش در هر نقطه از ایران، باز این مردم خوب تهران هستند که برای هموطنان خود، از هر قوم و نژاد، بیش از همه جانفشانی میکنند. تخفیف دادن تهران و تهرانی؛ کلیشهسازی از مردم تهران؛ زیر سوال بردن اصالت تهران و بیگانه پنداری تهرانی؛ آنهم صرفاً برای «نشنیدن صدای تهران» و بیاهمیت شمردن و تخفیف دادن موضع سیاسی مردم این شهر، اشتباه بزرگی است که وفاق و وحدت ملی را به مخاطره میاندازد.»
تهران 7 اسفند یا تهران 9 دی؟
این تحلیلهای جانبدارانه از سوی اصولگرایان درباره حرکت منسجم مردم تهران در روز هفتم اسفند عنوان میشود و تعابیر عجیبی درباره رای دهندگان تهرانی به کار میبرند که راهپیمایی روز 9 دی سال 88 از سوی این افراد و رسانهها با تعابیری چون «حماسه 9 دی»، «خروش حسینی علیه یزیدیان»، «عبرتی برای خواص بیبصیرت» و تعابیری ازایندست توصیف میشد. اکنون این سئوال مطرح میشود که چگونه یک روز مردم تهران حماسهساز میشوند و یک روز غربزدگان و مرفهان بیدرد و ضدانقلاب و ولایتفقیه.
به نظر میرسد که اصولگرایان یکبار دیگر تلاش میکنند بخشی از ناکامی خود را بهجایی بیرون از خود آدرس دهند و لابد در این رویکرد جدید شهر مشهد که در انتخابات 92 بیشترین رای را به حسن روحانی داده بود، این روزها که اصولگرایان را به پارلمان فرستاده است، میتواند جایگاه والایی در نزد اصولگرایان به خود اختصاص دهد. و این ادامه رویکرد زیگزاگی و موسمی اصولگرایان درباره پدیدههای سیاسی است.
اخبار سیاسی - همدلی و بیتوته