زن خیانتکار شوهرش را کشت

تجسس‌ها نشان داد که از کف جاده خاکی تا انتهای دره ردی از آثار خون دیده می‌شد که همین عامل باعث شد تا پلیس احتمال وقوع قتل را منتفی نداند. در ادامه بررسی‌ها، تحقیقات قضایی برای شناسایی مشخصات قربانی حادثه متمرکز شده و معلوم شد که وی 50 ساله و مجید  نام دارد و در رامسر زندگی می‌کند. براساس اظهارات یکی از بستگان قربانی حادثه وی به عنوان راننده مسافربر در حدفاصل رامسر به جواهر ده کار می‌کرد  و محل زندگی‌اش در ابتدای جاده جواهر ده بود.

در حالی که با مشاهده آثاری از زخم‌های ناشی از ضرب و جرح در بدن قربانی حادثه این احتمال  داده می‌شد که این آثار به خاطر برخورد قربانی حادثه با صخره‌های اطراف دره بوده باشد اما بررسی‌های دقیق‌تر پلیس و کارشناسان پزشکی قانونی مشخص کرد که در بدن قربانی حادثه جای اصابت ضربات کارد وجود دارد.

براساس این گزارش به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای انقلاب رامسر تحقیقات در باره این حادثه ادامه یافت تا اینکه مأموران با بررسی‌های دقیق و فنی متوجه شدند گروه ناشناسی ابتدا قربانی حادثه را با وارد آوردن ضربات کارد از پای در آورده و سپس جسدش را به همراه خودرواش به این منطقه کشانده و برای رد گم کردن به داخل دره انداخته‌اند.

با بدست آمدن این سرنخ‌ها پلیس بررسی درباره آثار و نشانه‌های برجای مانده در محل حادثه را آغاز کرد تا اینکه پرده از راز یک دسیسه زنانه برداشت.

بر اساس این تجسس‌ها کارآگاهان رامسر با بررسی شیوه قتل  این فرضیه برایشان مطرح شد که قربانی حادثه ممکن است درگیر مسائلی چون گنج و زیرخاکی شده و به همین دلیل شرکایش او را از میان برداشته‌اند. این فرضیه هنگامی‌ رنگ باخت که تحقیقات از بستگان و اهالی محل زندگی او مشخص کرد که وی شخصی بی‌آزار بوده و نمی‌توانسته وارد اینگونه بازی‌های خطرناک شود.

بدین ترتیب فرضیه قتل در یک توطئه خانوادگی در دستور کار پلیس قرار گرفت. آنان در این باره به حرکات و رفتار‌های همسر قربانی حادثه مظنون شده و رفتارها و حرکات او را تحت کنترل نامحسوس خود قرار دادند. کاوش در باره این رفت و آمدها باعث شد تا ظن پلیس آگاهی به این زن 41 ساله که زهرا نام داشت بیشتر شده و او را برای انجام بازجویی‌ها به آگاهی فرا خواند. زن جوان به کلی خود را در این ماجرا بی گناه دانسته و هرگونه دخالتی در موضوع قتل شوهرش را انکار کرد. پلیس که به ضد و نقیض گویی‌های این زن پی برده بود او را آزاد کرده و در تور کنترل نامحسوس خود قرار دادند تا اینکه پی بردند که مرد جوانی به نزد او رفت  و آمد دارد.

بدین تریب مرد جوان که مجید نام دارد و 39 ساله است از سوی پلیس بازداشت و تحت بازجویی قرار گرفت. با وجود انکارهای نخستین وی وقتی او دانست که پلیس مدارک و مستندات غیرقابل انکاری در دست دارد و او را عامل جنایت می‌داند لب به اعتراف گشود و پرده از یک جنایت شیطانی برداشت. وی در اعترافات خود ادعا کرد: ‌از مدت‌ها پیش با همسر قربانی حادثه ارتباط پنهانی داشتم. او این اواخر بشدت از دست همسرش عصبانی بود و دائم در این باره با من صحبت می‌کرد تا اینکه چند روز قبل از قتل پیشنهاد داد تا او را از میان بردارم.

در همین ارتباط بود که روز حادثه با او تماس گرفته و خواستم تا به جاده جواهر ده بیاید. همسرش نیز همراهش بود. وقتی در حوالی اشکله چال مرا سوار خودروی خود کرد ، در یک غافلگیری با کاردی که همراهم بود او را مورد حمله قرار دادم. بعد از اینکه اطمینان پیدا کردم او کشته شده است ابتدا خودروی پیکانش را به داخل دره هل دادم و سپس جسد مجید را به فاصله کمی‌داخل دره پرتاب کردم. می‌خواستم طوری وانمود کنم که با پیدا شدن جسد پلیس تصور کند مرگ او بر اثر سقوط با خودرو به داخل دره رخ داده است. با توجه به این اعترافات زن جنایتکار از سوی پلیس بازداشت شد. وی نیز با تأیید اظهارات پسر مورد علاقه‌اش طراحی نقشه قتل همسرش را به گردن گرفت. پلیس آگاهی رامسر با راهنمایی عامل قتل کاردی را که در ماجرای قتل راننده پیکان مورد استفاده قرار گرفته داخل باغی اطراف محل حادثه پیدا کرده و پرونده را برای صدور تصمیم قانونی به دادسرای عمومی ‌و انقلاب رامسر ارسال کرد.