5. با این همه تلاشی که بیبیسی فارسی برای همه پرسی اقلیم کردستان داره انصافاً ظلمه حق رای نداشته باشه.
6. یبار دویست تومن دادم مشاور، مشکلم رو واسش گفتم یه مکث طولانی کرد شعر آری آری زندگی زیباست رو واسم خوند. اونجا واسه ۲۰۰ تومنم زدم زیر گریه.
7. رفیقم پیام داد نمیای تبریز؟ گفتم الان درگیرم. شما بیاین. جواب داد با خانواده تو راه مشهدیم. بابا دو دقیقه صبر کن شاید درگیریم تموم شد.
8. تو کنسرتا به عقبیا میگن شله، تو هیئتا به عقبیا گیر میدن، سر کلاسم که میگن اون عقبیا چرا گوش نمیدن، آقا چکار دارید به ما عقبیا؟؟
عجب دافی
9. شوهرخالم دو هفته رفته ترکیه برگشته به نیجریه میگه نایجریا.
10. امروز: با فاتح تریم، کلینزمن و کاپلو برای مربیگری استقلال صحبت کرده ایم.
فردا: فیروز کریمی سرمربی استقلال شد. / لیپی گزینه اصلی کمک مربی
11. اتفاقا من خودم سنج و دمّام زدم . زدنش خیلی راحته. فقط کافیه موقع زدن این ریتمو تو ذهنت داشته باشی : جریان چی چیه .. جریان چی چیه.
12. فقط منتظرم امسال ایسلندی سینه بزنن تا ضامن کمربند انتحاری رو بکشم.
اسم گروه به کنار، شیفته ی قوانینش شدم
13. زمان مدرسه به ما میگفتن فردا برگه امتحانی بخرید بیارین ازتون امتحان میخوایم بگیریم. مثه این بود که به اعدامی بگی برو طناب بخر دارت بزنیم.
14. اگه مطمئن باشم کسی که پول قرض میکنه دیگه پیداش نمیشه، خودم داوطلبانه به یه سری پول میدم که دیگه نبینمشون.
15. اگر حس کردی تباه هستی، به اون آدمهایی فکر کن که ۶:۳۰ صبح به رادیو پیام میدن «لطفا حاضری منو بزززززنید.»
16. من اگه جزء هله هوله و تنقلاتم بودم همون تخمه ژاپني ميشدم كه هيشكي نميخوردش.
خدایا خودت به یونتوس رحم کن:)))
17. اینو چند خریدین؟ (اولین عکس العمل بابام نسبت به کادویی که براش گرفتیم)
18. اینا موی سفید نیست اینا یه مش جدیده که اسمش مِش استرسیه.
19. نحوه پخت غذاى چينيا اينجوريه كه ميكننش تو آب جوش ميگن پخت درميارن ميخورنش، حالا هرچيو، گوشت، سبزى، مرغ، سگ، آدميزاد.
20. حالا من اگه گربه هم بودم دخترا تو خونشون بز نگه میداشتن.
وقتی نصاب محل رو تو هیئت میبینی
21. یبار رفتیم واسه قربونی هیئت گوسفند بخریم یارو گفت سفید یا سیاه؟ گفتم فرقش چیه؟ گفت اونا سفیده، اینا سیاه. آخرسر یه قهوه ای خریدیم آوردیم.
22. سوم دبیرستان یه روز قرار شد بابام بیاد دنباالم، رفته بود جلو مدرسه راهنماییم.
23. قيافه ي شتر مرغ هميشه جوريه كه انگار فراتر از تصورش ظاهر شدي.
24. + اقا اجازه میشه بریم دسشویی ؟
- زنگ تفریح چکار میکردی پس؟!!
+ اقا مگه شما میخواین تفریح کنید میرین مستراح
وقتى به بچه هاى فاميل رو ميدى
25. یکی از دخترای فامیلمون علت ازدواج زودهنگامشون رو یکنواخت شدن زندگی عنوان کردن، خوب یکی این بچه رو یه پارکی باغ وحشی چیزی ببره.
26. سیاچشمون چرا تو نگات دیگه اون همه وفا نیست؟ (۳ نمره)
27. ظرف منست او، پُر بُكنيدش.
(فريادهاي مردم در صفوف غذاي هيئت)
28. اگه شور و شعور حسینی داشته باشی میزاری اون نذری به نیازمندا برسه.
(برای بار هفتم به ته صف میرود)
داداش نذرت قبول
29. ولى خداروشكر محرم شد، با اين سرعتى كه همه داشتن ازدواج ميكردن ديگه چیزی نميموند واسه ما.
30. حس غريبيه. اينايي كه امسال ميرن دانشگاه وقتي ما داشتيم جام جهاني ٩٨ تماشا ميكرديم هنوز به دنيا نيومده بودن.
31. يه قانوني تو لواشكا هس كه ميگه اگه پلاستيك يه طرفو به راحتي كندي پلاستيك طرف ديگه دهنتو سرویس ميكنه تا كنده شه.
32. چندتا موزاییکو تو حیاطمون رنگ آبی زدم که هرکی از گوگل ارث خونمونو دید بگه اینا استخر دارن.
شمام اين بيماريو داشتين كه مارك مدادرنگى رو باشه يا فقط من بودم؟
33. پاییز و زمستون بدیش اینه اگه ظهر بخوابی 6 بعد از ظهر بیدار بشی، نمیدونی 6 صبحه یا 6 عصر، باید بری مدرسه یا سرکار، شام یا صبحانه، چرا هیچکس خونه نیست؟
34. همین که مدرسه نمیرم، منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفس که فرو میرود ممد حیاتست و چون بر میآید مفّرح ذات.
35. تنها كسي كه بهم گفت خانومم ناظم دبيرستانم بود كه هي باصداي نازك و تيزش ميگفت خانومم مقنعت گشاده خانومم ناخونات بلنده خانومم سيبيلات كجاست؟
36. هفته اول مدرسه مامور بهداشت بودم ، بچه ها روزی یکبار ناخونا رو میگرفتن ، بعد از یه هفته گفتن نمیخواد مامور باشی ناخن برای بچه ها نمونده.
با خودش جنس برده ایسگاه فضایی :))))
37. فرزند وسط مثه وسط کلوچه شیرینه
[سعی میکند با مثال های نامربوط به خودش روحیه دهد]
38. قدیما ظرف یکبار مصرف نبود دختر همسایه دوبار میومد، یه بار نذری میاورد، یه بار میومد واسه ظرفش، آدم فرصت فکر کردن و تصمیم گیری داشت.
39. این ترم هم که گذشت. انشالله از ترم دیگه.
40. کاکرو تو دلش:سوباخوشحالم که باهات مسابقه میدم
سوبا تو دلش جواب داد:منم همینطور
این تازه خوبشه
سوبا تو دلش گفت:ما میبَریم
میزوگی تو تماشاچیا:حتما سوبا
41. اسم بچه رو میذارید کوشا؟ بابا شاید حالشو نداشت.
42. اگر آمریکا کوههای (راکی) داره ما چرا قلههای (جمشید آریا) نداشته باشیم؟
43. عزیزانم اگر میرید سینما، تئاتر، کنسرت، لازم نیست در استوری اینستاگرام برای ما فیلمی ۶۰ قسمتی تهیه کنید. شما خوش باشید انگار ما خوشیم. بخدا.
44. اول دبیرستان یه همکلاسی داشتیم وسط زنگ عربی مامانش اومد دنبالش گفت داریممیریم استرالیا. هنوزم به نظرم خوشبخت ترین آدمی بودکه تو زندگی دیدم.
45. تو تاکسی بودم جلو ایستگاه صلواتی ترافیک بود راننده گفت ملت گشنه ی ما واسه ی چای خیابون رو بند میارن. رسیدیم دید عدسی میدن جفت پا رفت رو ترمز.
داداش یکی دیگه بده واسه مریض میخوام
http://salijoon.us